محل تبلیغات شما

دوره گرد



حتی اگر همه جرائمی که برای این سه جوان میگویند حقیقت داشته باشد ، اعدام تا کنون در هیچ کجای جهان حل هیچ مسئله و رفع هیچ مشکلی نبوده است . فکر میکنم اگر هم قرار بر بخشش یا رافت بود با تویت امروز ترامپ احمق ، کار برای این سه جوان سختر خواهد شد. پ ن پ : ترامپ دوست دارد تا اعدام صورت گیرد و تویت امروزش هم در همین راستا بوده است . پ ن پ : به نظر من ترامپ احمق نیست بلکه یکی از نمایندهگان ابلیس بر روی کره خاکی است .
آخرین باری که کابوس دیدم یادم نیست ، کابوس های ایام کودکی و نوجوانی یادمه ، مرد کلاه مخملی با پالتو بلند و میمونی که زنجیرش همیشه به دستش بود . منو که میدید زنجیر میمون را ول میکرد و میمون می پرید سر من . چقدر شبا دلم میخواست آغوش مادرم بخوابم و موقع کابوس بغلش کنم و بگم شبا خواب بد میبینم اما روم نمی شد. یادمه آن ایام یه شب خوابیدم پیشش ، هیچ وقت مزه آرامش آن شب را فراموش نمیکنم . خیلی ساله کابوس شبانه نمی بینم اما همین لحظه با ناله حاصل از کابوس از خواب
سر کار هستم . بانو در واتساپ پیام فرستاده. مهربانوی من هرروز بیش ازقبل دوستت دارم چون مانند خورشید تابان چون جنگل سبزو بکر چون آب زلال وشفاف و چون گل زیبایی تو معنای عشقی امروز و هرروز،روز توست تمام روزهایت مبارک❤️
امام محمد غزالی روزه را بر سه قسم می داند . روزه شکم روزه زبان روزه دل اگر معذوریتی برای شکم داریم ، برای روزه زبان و دل عذری پذیرفته نیست . ویلیام گلاسر( روانشناس ) هم می گوید بیست و یک روز ممارست در کاری ، مغز را به آن کار عادت می دهد . پس سعی می کنم این یک ماه را بیهوده به خودم گرسنگی و تشنگی نداده باشم . و فکر می کنم به این میهمانی و میزبانم . و اینکه برای چه دعوتم و از من چه انتظاری است . میزبانم نمی خورد ، نمی نوشد ، بد کسی را نمی خواهد ، دروغ نمی
این روزها و این نام های نامانوس هم روزی تمام خواهند شد ، اما بی شک نام تو بر تارک تاریخ ماندگار خواهد ماند . روحت شاد خسرو آواز ایران بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب که باغ ها همه بیدار و بارور گردند بخوان ‚ دوباره بخوان ‚ تا کبوتران سپید به آشیانه خونین دوباره برگردند بخوان به نام گل سرخ در رواق سکوت که موج و اوج طنینش ز دشت ها گذرد پیام روشن باران ز بام نیلی شب که رهگذار نسیمش به هر کرانه برد ز خشک سال چه ترسی که سد بسی بستند نه در برابر آب که در برابر
اول مهر برای همه سرشار از خاطره است ، استرس و اضطراب یا شور و شوق . من دومی بودم . حداقل اگه شور شوق نداشتم ، استرس هم نداشتم . اولین روز از اولین سال مدرسه ام را یادم مونده . همان اولین روز دیر رفتم . تنها هم رفتم ، مثل الان یه لشکر با خودم دنبالم نکشوندم . ناظم مدرسه آقای بقایی کلاسم را نشون داد و گفت برو تو . وارد کلاس شدم ، همه روی نیمکت ها نشسته بودند . معلم هنوز نیامده بود . کل کلاس را از نظر گذراندم .

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها